Reza Bahram Hame Raftand
همه رفتند، تا زمستان شد
خنده ها مُردند، گریه ارزان شد
کو جوانی؟ آرزو ها کو؟
رفته ایم از یاد، یادی از ما کو؟
شاید این بغض آخرم باشد
آخرین غمم باشد
عاشقانه ای آرام
بین درد و غم باشد
هر آشنایی غریب است
هر نگاهی فریب است
با صدایِ هر باران
حالِ قلبم عجیب است
غم تقدیر هم قطار دردِ ما شده
دریا شبیهِ بغض ما شده
از ما چه مانده غیر از آرزو
با قلب با خسته ای خدا بگو
دنیایِ ما کو، دل تنهای ما کو
رویای ما کو …
دنیایِ ما کو، فردایِ ما کو
ای ساحلِ غم، دریایِ ما کو
ای قاضیِ عشق، در بازی عشق
پس جای ما کو ؟
همه رفتند، تا زمستان شد
خنده ها مُردند، گریه ارزان شد
کو جوانی؟ آرزو ها کو؟
رفته ایم از یاد، یادی از ما کو؟
شاید این بغض آخرم باشد
آخرین غمم باشد
عاشقانه ای آرام
بین درد و غم باشد
هر آشنایی غریب است
هر نگاهی فریب است
با صدایِ هر باران
حالِ قلبم عجیب است