Roozbeh Bemani Shelik
[ متن آهنگ شلیک از روزبه بمانی ]
"دکلمه"
گنجشک ترین آدم او من شده بودم
او دغدغه اش بود مرا باز بگیرد
حرصش که درآمد بدنم خون به جگر شد
من سیب شدم ، بلکه مرا گاز بگیرد
می آمد و میدید مرا ، مثلِ دو تا دوست
من را به دلش یکسره نزدیک نمیکرد
در جوخه یِ اعدامِ من بی همه چیزش
می آمد و پا میشد و شلیک نمیکرد
دیوونتم با اینکه فهمیدم یه عمره
"""""""""
این رابطه از سمتِ تو عاشق نداره
انقد نگو احساست از دیوونگیته
احساس اسمش روشه چون منطق نداره
من آرزویی غیرِ احساست ندارم
از بس که رویامو بهت نزدیک کردم
یک بار که دنبالِ ردت رفته بودم
من به خودم از پشتِ سر شلیک کردم
حالِ من حال اون آدم زخمیه
که خودش دیده زخمش چقدر کاریه
اما جایی نمیره ، خوش نشسته بمیره
من بمیرم بمونم تهش عاشقم
این تو این حسم این عشقم این منطقم
تا تو باشی همینم ، تا تو باشی همینم
میری ببینی جاتو با کی میشه پُر کرد
با اینکه این دوری تحمل کردنی نیست
تو انقدر بودی کنارِ من بفهمی
جایِ کسی با هیچ کس پُر کردنی نیست
حالِ من حال اون آدم زخمیه
که خودش دیده زخمش چقدر کاریه
اما جایی نمیره ، خوش نشسته بمیره
من بمیرم بمونم تهش عاشقم
این تو این حسم این عشقم این منطقم
تا تو باشی همینم ، تا تو باشی همینم